امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

توجیه کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

موجه کردن، موجه جلوه دادن

فونتیک فارسی

tojih kardan
فعل متعدی
to justify, to explain (away), to vindicate, to rationalize, to warrant, to account for, to expound, to absolve

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- فوت پدرش غیبت او را توجیه می‌کند

- his father's death renders his absence justifiable
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت توجیه کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توجیه کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/توجیه کردن

لغات نزدیک توجیه کردن

پیشنهاد بهبود معانی